تبسم جونمتبسم جونم، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره
باباحسینباباحسین، تا این لحظه: 38 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره
مامان فاطمهمامان فاطمه، تا این لحظه: 36 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره
زندگی دونفره مازندگی دونفره ما، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

دخترک ماه

اللهم اشف کل مریض...

خدای مهربون هیچ بچه ای مریض نشه، ای مهربان مهربانان.... همه بچه های بیمار رو شفا بده آوین عزیز رو هم ........ http://doostenakhandeyeman.blogfa.com/ ...
5 دی 1393

سفر رییس جمهور به شهرمون

آقای روحانی روز چهارشنبه اومد شهرمون و خلاصه من و دختری داستانی داشتیم اونروز بعد از اینکه فکر کردیم رییس جمهور دیگه از خیابونا رد شده  من و دختری  که از شب قبلش تنها بودیم و بابایی نبود قصد رفتن به خونه مامان جون رو کردیم ..وای عجب اشتباهی تمام ملت تو خیابونا بودن انگار چه خبره !!! دوساعت تمام من و دخترم توی شهر دور زدیم تا برسیم خونه مامان جون دخترک ماه هم تمام راه رو خواب بود و بلاخره با تمام زحمت جای پارک پیدا کردیم و رسیدیم قررربون تو بشم دختر ماه ...
5 دی 1393

اولین فرنی خوروووون!

غدا خوردن دخترک رو از اول 5 ماهگی با فرنی(آرد برنج،حریره بادام ،کمی نبات ) درست کردم و خدا رو شکر استقبال خوب شد.. نوش جون     ...
5 دی 1393

اولین یلدای تبسم

یلدای همگی مبارک مامان جون گفتم که توی هفته گذشته خیلی بیقرار بودی و کلی هم ناراحت تا اینکه از دیدن دو تا دندون کوچلو توی فک پایینت ذوق مرگ شدم !!!!!!!!!!!!!!! بله دخترم توی 5 ماه و 15 روزگی اولین مرواریدت توی دهن کوچلو و نازت  پیدا شده (دندان جلوی فک پایین )سمت چپی یکم رشدش بیشتر از کناریشه... توی همین روزا به دلیل حرمت رحلت حضرت رسول و امام رضا شب یلدا و آش (برنج)دندونی !!رو با کمی تاخیر با هم یکی کردیم و کلی خوش گذشت...     هندونه رو هم که نابود شد .....خیلی خوشمزه بود و دیگر هنرهای مامانت بیسکویت شکری با روکش رویال آیسینگ ژله خرده شیشه چیز...
5 دی 1393

کیک 5 ماهگی

سلام دختر نازم آره بازم تاخیر این روزها خیلی بهانه گیر شدی و من برای اینکه خدای نکرده گریه هات بلند تر از حد معمول بشه و توی روحیه و اعصابت تاثیر منفی بذاره راه های جدید کسب آرامش رو امتحان میکنم  اینهم کیک مامان پزی که توسط یک دختر خاله با سلیقه و مهربون بنام فاطمه زهرا خانوم تزیین شد ..(دوستت دارم خاله جووون) اینم دختر مو پریشون من توی یک روز شلوغ پنج ماهه شد....   ...
5 دی 1393

پنج ماهگیت مبارک

سلام مامان فقط فرصت دارم تو این زمان کوتاه خوابهای گنجشکیت بیام و بگم ماهگیت مبارک گلم عکس کیکت رو هم میدم باباجون بذاره.قربون شکل ماهت خیلی شیرین شدی و من برای داشتنت روزی هزار بار خدا رو شکر میکنم....دوستت دارم هزار هزار تا ...
19 آذر 1393

پشیمانی...

سلام مامان امشب رفتیم مهمونی جایی که اصلا نه میهمان دوست داشت بره و نه میزبان نمیدونی تو چه شرایط سختی بودیم بعد از اون همه اتفاقات تلخی که بابت ندونم کاری بعضی افتاد ، همه چیز به هم ریخت البته شاید من و باباهم بی تجربه بودیم دخترم ، کاش تو نازنینم هیچ وقت تو این شرایط قرار نگیری کاش هیچ وقت کاری نکنی که پشیمون بشی کاش من اون زمان اونقدر پخته و باتجربه باشم که بتونم راهنماییت کنم ، کاش حریم امنی بینمون باشه تا تو درد و دلاتو به مامان و بابایی بگی ......گلم دوست دارم تمام تلاشمو بکنم تا توی تربیتت کم نذاشته باشم ..... خدایا برای بهتر تربیت شدن این گلم کمکم کن ...
8 آذر 1393

پاییزت مبارک

مامانی داری اولین پاییز عمر نازنینت رو میگذرونی من عاشق فصل پاییزم و جالبه که بابایی و بهترین دوست و همراه زندگیم هم متولد پاییزن... عاشقتم همیشه بهار من .......   ...
8 آذر 1393

چند تا عکس

دخترم این مدتی که نبودیم (توی چهارماهگی)خیلی اتفاقات افتاد که برات عکسو میذارم ... اول اینکه مامانت واست یک کلاه بافت!!! دوم اینکه با محمد حسین ، فاطمه زهرا ، سارا و محیا گلی رفتیم مراسم شیرخوارگان حسینی و اونجا از خدا خواستم همه نی نی کوچلو ها رو در پناه حضرت علی اصغر قرار بده تا مریض نشن(الهی آمین ) سوم هم اینکه خودم برای اولین بار بردمت حمام ، زحمت این کار در چهار ماه گذشته به گردن مامانی عزیز بود که بی نهایت ازشون سپاسگذارم چهارما اینکه دیگه تو غلت زدن اینقدر حرفه ای شدی .... پنجوما!! بله رسما شیشه میگیری (کمی با ناز و عشوه) و حریره بادوم برات درست میکنم. ششمآ هم: از چهار ماهگی با کمک چند ...
7 آذر 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترک ماه می باشد